چرایی سرد شدن روابط همسران
همه همسران، زندگی مشترکشان را با عشق آغاز می کنند. هیچ کس ازدواج نمی کند که روزی از همسرش جدا شود.
روزهای اول زندگی همه انگار شبیه هم است؛ آقای خانه برای رسیدن به منزل سر از پا نمی شناخت و سعی می کرد هر روز شاخه گل یا هدیه کوچکی به همسرش تقدیم کند. خانم نیز با ظاهری آراسته و لبخندی مهربان منتظر بود تا با یک فنجان چای به استقبال شوهرش برود.... اما چرا پس از چند سال این صحنه ها کمرنگ می شود و محبت و صمیمیت رو به سردی می رود.
یکی از نکاتی که در زندگی خانوادگی و اجتماعی اهمیت دارد، این است که همه انسانها به دنبال اتصال و ارتباط هیجانی هستند. وقتی بین زن و شوهر پل سازی عاطفی صورت نگیرد و مشترکات روشن تعریف نشود، احساس دور بودن از هم برای آنها اتفاق می افتد. این احساس از زمان کودکی به صورت یک نیاز جدی خودش را نشان می دهد. کودک زمانی که گریه می کند انتظار دارد مادر با توجه مناسب او را آرام کند. کودکانی که توجه مناسب را دریافت نکنند، بعدا دچار ناراحتی ها و احساس ناامنی می شوند. مهربانی، ستیزه جویی و استنکاف ودوری کردن سه نوع پاسخی است که انسانها به نیازهای اطرافیان می دهند. وقتی در مقابل گریه کودک او را در آغوش می گیرید و به طورروشن نیازش را برطرف می کنید، درواقع به او پاسخ مثبت داده اید. زمانی که با گریه او شما هم فریاد می زنید: " چقدر گریه می کنی" با ستیزه جویی برخورد کرده اید و اگر او را در اتاق تنها گذاشته و بروید، پاسخ شما دوری کردن است. این وضعیت نه تنها در مورد بچه ها که همیشه برای افراد در سنین مختلف وجود دارد. انسانها وقتی بزرگ می شوند و زندگی مشترک تشکیل می دهند نیاز دارند تا مورد توجه مناسب قرار گیرند.
چرا بین همسران دلسردی به وجود می آید؟
اتفاقی که در اکثر زندگی های زناشویی می افتد، این است که زن و شوهر به جای توجه به لحظات عاطفی، به مسایل دیگری مانند ساختن منزل، چیدمان وسایل و دیگر مسایل حاشیه ای می پردازند که به نظرشان ضروری است و غرق در امور روزانه می شوند. در نتیجه کم کم از حضور عاطفی غافل و دچار فراموشی می شوند و صفا و صمیمیت در کانون خانواده کمرنگ می شود.
اگر زندگی با هوشیاری همراه نباشد، افراد نسبت به اهمیت دادن به روابط بی توجه می شوند. یکی از پایه های هوشیاری، ایجاد حضور عاطفی در ابعاد مختلف است. در این صورت پیوندها با هم مرتبط خواهد شد. برخوردهای عاطفی مناسب همراه با اتصال های مناسب می تواند یکی از اصلی ترین پایه های گفتگو باشد. آن قدر باید هوشیار باشیم که از نوع نگاه و لحن صدای همسرمان، حال او را درک کنیم و لازمه این شناخت این است که او را ببینیم؛ به معنای واقعی، روزهای اول ازدواجتان را به یاد بیاورید که ساعت ها با همسرتان قدم می زنید و وقتی نگاهی به ساعت می انداختید، باور نمی کردید که این مدت طولانی را گرم گفتگو بوده اید، علت این بود که تمام توجه شما به همسرتان بود، این حالت همیشه باید در زندگی وجود داشته باشد و وقتی از بین رفت، گفتگو با شکست روبرو می شود.
چه کنیم حضوری مؤثر و صمیمی در خانواده داشته باشیم؟
همه ما کسانی را دیده ایم علاقه به جمع آوری تمبر، پروانه و سکه دارند. یکی از رازهای مهم در زندگی زناشویی جمع آوری کلکسیونی از لحظات عاطفی و عاشقانه است که همیشه با خود داشته باشیم. به هر اندازه که بتوانیم این کلکسیون را بهتر و بیشتر جمع کنیم، در واقع جواهراتی داریم که نقش اساسی در تعاملات ما خواهند داشت. برای ساختن این لحظات وقت بگذاریم. با هم بودن و دوستی و محبت را تجربه و اتصال های عاطفی را تقویت کنیم و صمیمیت بین انسانها را از کلمات به عمل تبدیل کنیم، به این ترتیب می توان رایحه مطبوع و دل انگیز خوب بودن در کنار یکدیگر را تجربه کرد.چهار عاملی که زندگی را مسموم و فضای صفا و صمیمیت را از بین می برد:
1- نقادی ها و غر زدن های شدید. به عنوان مثال زمانی که خانم یا آقا فراموش کرده کاری که قرار بوده انجام دهد و همسرش با الفاظ خیلی تند و انتقادهای شدید و توهین آمیز این مسأله را یادآوری می کند، به شخصیت او حمله شدید کرده است.
2- حالات تدافعی. در بعضی از زندگی های مشترک، زوجین به جای روابط صمیمانه، مدام به دنبال دفاع از خود هستند، چون عقیده دارند حرف خودشان درست است و می خواهند به هر قیمتی نقش خود را اثبات کنند؛ در این شرایط معمولاً زندگی به نوعی معامله تبدیل می شود و رابطه ای تجارتی بین آنها شکل می گیرد.
3- حالات تحقیر، ناسزاگویی و خرد کردن شخصیت. وقتی فضای تحقیر و بدگویی در خانه حاکم شود، روابط رو به سردی خواهد رفت.
4- بی اعتنایی. وقتی زن و شوهر در پاسخ به نیاز های یکدیگر، ستیزه جویانه برخورد می کنند یا از هم دوری می کنند، درست مانند این است که مثل دو دیوار سنگی به هم نگاه می کنند و ارزشی برای یکدیگر قایل نیستند.
زمانی که انسانها در معرض طوفان های هیجانی خود قرار می گیرند و تمام وجودشان پر از زمینه های منفی ناشی از این هیجانات می شود، دیگر فرصتی برای دیدن یکدیگر نخواهند داشت. در روان شناسی خانوادگی اصطلاحی با عنوان«غوطه ور بودن در حالات احساسی و هیجانی بسیار بالاست» که در نتیجه فرد آن قدر هیجان های منفی در ذهن دارد که نه تنها از لحاظ روحی که از نظر فیزیکی نیز نمی تواند حضور مطلوبی داشته باشد. این مشکل یک باره ایجاد نشده و طی روندی که مدت ها به خاطر نادیده انگاشتن لحظات عاطفی شکل گرفته است، ایجاد می شود.
زوجینی که رابطه آشفته ای دارند و بی انگیزه شده اند چطور می توانند دوباره شادابی را به زندگی مشترک برگردانند؟
زمانی که به مشکلات کوچک به مرور رابطه شیرین ما را خراب می کنند، غفلت می کنیم و اهمیتی به بازسازی این رابطه نمی دهیم. اگر یکی از وسایل منزلمان خراب شود خیلی سریع آن را تعمیر می کنیم، اما در مورد مسایل روحی و عاطفی خانواده خیر. در نتیجه مشکلات روز به روز بزرگتر می شود و صمیمیت ها را از بین می برد. باید به مسأله بازنگری درست نگاه کنیم و برای تعمیر ارتباطات گام های درست برداریم. هر اندازه که آگاهانه تر عمل کنیم، فضای خانوادگی از طراوت و تازگی بیشتری برخوردار خواهد شد، چون بازنگری خواهد شد.
گام مؤثر دیگر این که امکان اشتباه از طرف خود را اذعان کنیم. " شاید من اشتباه کرده باشم" اگر انسان فکرکند که هیچ وقت اشتباه نکرده و همیشه حق با او بوده، فاصله ها بیشتر و بیشتر می شود.
در تعبیرات کلامی و تفسیرهایی که از تعاملات داریم بازنگری کنیم. یکی از ریشه های مشکلات زناشویی این است که کلمات اتوماتیک وار و بدون توجه به بار معنایی به کار برده می شود. به این مثال دقت کنید: " کجا بودی که این قدر دیر اومدی؟" و " وقتی دیر می آیی من خیلی نگران می شوم". این دو جمله دو تعبیر متفاوت از یک حالت است که در قالب کلمات و لحن متفاوت، قطعاً احساس متفاوت را به مخاطب القا می کند. توجه داشته باشید که کلمات گاه فضای عاطفی را آشفته می کنند؛ پس آگاهانه انتخاب کنید تا برقراری ارتباط به صورت عمیق و درست شکل گیرد.
در کنار آگاهی نسبت به کلام و بارهای منفی آن در تعاملات، به رفتارهای غیر کلامی نیز توجه داشته باشیم. وقتی راجع به خاطرات خوب صحبت می کنیم ، قطعاً موج مثبت آن به مخاطب منتقل می شود. صمیمیت در نگاه، کلام و رفتار ارتباط ها را عمیق تر می کند. برای اینکه صمیمیت استوار و در ابعاد گسترده جاری باشد، باید اصیل باشد، چون در شکل ساختگی و تصنعی تأثیری نخواهد داشت. برای داشتن رفتار عاشقانه نخست باید قلبی عاشق داشت و زمانی قلب عاشق می شود که محبت را در وجود خود جاری کنیم.
کسانی که با خود مهربان نیستند و وجودشان آکنده از سختی هاست، نمی توانند با دیگران نیز مهربان باشند. برای اینکه بتوان محبت را نثار دیگران کرد، باید به خواسته ها، نیازها و دغدغه های آنها توجه نمود. درک احساس طرف مقابل می تواند منجر به صمیمیت در خانواده شود.
گفتگو زمانی صمیمانه و عاطفی خواهد بود که صرفاً به رد و بدل کردن اطلاعات پرداخته نشود. فردا ساعت چند برمی گردی؟ حتما میوه بخری، مراقب بچه ها باش و... این صحبت های روزمره ظاهراً گفتگوست، اما فضای صمیمانه ایجاد نمی کند. زمانی می تواند بارعاطفی داشته باشد که با درک عاطفی و هیجان همراه باشد و این یکی از نیازهای اساسی انسان است. سعی کنیم شنونده خوبی باشیم و نسبت به سخنان طرف مقابل واکنش های مناسب را نشان دهیم.
و کلام آخر اینکه...
چشم پوشی باعث می شود، صفا وصمیمیت همچنان در فضای خانواده حاکم باشد. آگاهانه اشتباهات همدیگر را نادیده بگیرید و آگاهانه ببخشید و عفو کنید. همه ما همیشه نیازمند نوازش های عاطفی هستیم، پس به نیاز عزیزمان احترام بگذاریم.
SHIA-NEWS.COM